آرزوی پرواز | ||
گدای نابینا روزی مرد کوری روی پلههای ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود روی تابلو نوشته شده بود: من کور هستم لطفا کمک کنید. روزنامه نگارخلاقی از کنار او میگذشت، نگاهی به او انداخت. فقط چند سکه در داخل کلاه بود. او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت آن را برگرداند و اعلان دیگری روی آن نوشت و تابلو را کنار پای او گذاشت و آنجا را ترک کرد. عصر آنروز، روزنامهنگار به آن محل برگشت، و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است. مرد کور از صدای قدمهای او، خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسی است که آن تابلو را نوشته، بگوید که بر روی آن چه نوشته است؟ [ پنج شنبه 89/11/21 ] [ 12:4 عصر ] [ حمیدرضا ]
[ نظرات () ]
راهبرد دلفینی همه ما برای برقراری ارتباط با دیگران، روشهای منحصر به فردی داریم. بنابراین تعداد بسیار زیادی روش ارتباطی وجود دارد. دسته اول: ماهیهای کپور هستند که همیشه ماهیهای قربانیاند زیرا پیوسته توسط دیگر ماهیها خورده میشوند. در حیات اجتماعی بشر، برخی از انسانها نیز چنین هستند؛ یعنی برخی از انسانها در زندگی خود نقش ماهی کپور را بازی میکنند. آنها کم و بیش و برحسب مورد، قربانی این یا آن چیز، این یا آن مسئله، این یا آن شخص میشوند و حتی ممکن است قربانی روابط غلط و تفکرات منفی خود شوند. دسته دوم: کوسه ماهیها هستند که روش (برنده - بازنده) را به کار میگیرند. برای اینکه من برنده شوم تو باید بازنده باشی و این کار باید بدون هیچ تمایز و تفاوتی انجام گیرد. برای کوسهماهی، هر نوع ماهی، دشمن به حساب میآید. هر ماهی یک وعده غذایی بالقوه است. شاید ما نیز این نقش را بازی کرده باشیم یا حداقل در زندگی حرفهای یا شخصی خود با کوسههایی برخورد کرده باشیم. دسته سوم: نوع دیگری از حیوانات دریایی دلفینها هستند. این پستاندار آبزی بزرگ به طور طبیعی بازیگوش و دارای روحیه همکاری است و در ارتباطات خود شیوه برنده- برنده را برگزیده است. [ پنج شنبه 89/11/21 ] [ 12:2 عصر ] [ حمیدرضا ]
[ نظرات () ]
راز بقای خارپشت در عصر یخبندان بسیاری از حیوانات یخ زدند و مردند. می گویند خارپشتها وخامت اوضاع را دریافتند تصمیم گرفتند دور هم جمع شوند و بدین ترتیب همدیگر را حفظ کنند... وقتی نزدیکتر به هم بودند گرمتر می شدند ولی با خارهایشان یکدیگر را زخمی می کردند. بخاطر همین تصمیم گرفتند از هم دور شوند ?ولی از سرما یخ زده می مردند... از این رو مجبور بودند یا خارهای دوستان را تحمل کنند، یا نسلشان منقرض شود. پس دریافتند که بهتر است بازگردند و گردهم آیند و آموختند که: با زخم های کوچکی که از همزیستی با کسان بسیار نزدیک بوجود می آید زندگی کنند، چون گرمای وجود دیگری مهمتر است. و این چنین توانستند زنده بمانند. بهترین رابطه این نیست که اشخاص بی عیب و نقص را گرد هم می آورد بلکه آن است هر فرد بیاموزد با معایب (نه با بدی های) دیگران کنار آید و خوبی های آنان را تحسین نماید و سعی کند که بدی ها را به خوبی تبدیل کند
[ دوشنبه 89/11/18 ] [ 9:54 صبح ] [ حمیدرضا ]
[ نظرات () ]
داستان طلاق اون شب وقتی به خونه رسیدم دیدم همسرم مشغول آماده کردن شام است, دستشو گرفتم و گفتم: باید راجع به یک موضوعی باهات صحبت کنم. اون هم آروم نشست و منتظر شنیدن حرف های من شد. دوباره سایه رنجش و غم رو توی چشماش دیدم. اصلا نمی دونستم چه طوری باید بهش بگم, انگار دهنم باز نمی شد. اون شب دیگه هیچ صحبتی نکردیم و اون دایم گریه می کرد و مثل باران اشک می ریخت, می دونستم که می خواست بدونه که چه بلایی بر سر عشق مون اومده و چرا؟ اما برای این که اخرین درخواستش رو رد نکرده باشم موافقت کردم. مدت ها بود که من و همسرم هیچ تماسی با هم نداشتیم تا روزی که طبق شرایط طلاق که همسرم تعین کرده بود من اون رو بلند کردم و در میان دست هام گرفتم. اون روز به سرعت به طرف محل کارم رانندگی کردم, وقتی رسیدم بدون این که در ماشین رو قفل کنم ماشین رو رها کردم, نمی خواستم حتی یک لحظه در تصمیمی که گرفتم, تردید کنم. من از پله ها پایین اومدم سوار ماشین شدم و به گل فروشی رفتم. از امروز صبح, تو رو در آغوش مهرم می گیرم و حمل می کنم, تو روبا پاهای عشق راه می برم, تا زمانی که مرگ, ما دو نفر رو از هم جدا کنه.
[ سه شنبه 89/11/12 ] [ 9:4 عصر ] [ حمیدرضا ]
[ نظرات () ]
گل سرخ : عشق آتشین مرا بپذیر. غنچه گل : برای نخستین بار قلبم به خاطر تو لرزید. گل میخک : قلبم را به تو تقدیم میکنم. گل شقایق : زندگیم فقط به خاطر عشق توست. گل بنفشه : همیشه به یاد من باش. گل اطلسی : نمیدانم مرا دوست داری یا نه؟ گل محمدی : ترا از صمیم قلب می پرستم. گل شب بو : در شب مهتاب رویت را می بوسم. گل همیشه بهار : عشق تو برای همیشه در قلب من رخنه کرده. گل داودی : از صدای دلپذیر تو لذت می برم. گل اشرفی : این هدیه را از من بپذیر. گل اقاقیای سفید : عشق پاک نتیجه اش ازدواج و خوشبختی. گل میمون : یک بوسه می خواهم نه بیشتر. گل یخ : از عشق تو ناامیدم. گل تاج خروس : از دوریت سرگردان شده ام. گل لادن : گاهی از من یاد کن. گل سفید : میسوزم و میسازم. گل مینا : بی وفا به دلداده خود رخم نکردی. گل کامیلیا : فداکاری در راه عشق خوشبختی می آورد. گل زرد : از تو بیزارم. گل نسترن : شهرت را بر عشق رجحان دادی. گل ساعتی : در واپسین دم زندگی خوشبختی تو را می خواهم. گل پژمرده : افسوس که بهای عشقت را ناچیز پنداشتم. گل مریم : به پاکدامنی تو درود می فرستم.
گل کوکب : چرا بیهوده قلبم را افسرده می سازی؟ گل رازقی : شفا و بهبودی ترا آرزو دارم. گل لاله : تو که دل مرا غم زده می خواهی این من و این دل دردمندمن گل سنبل : تو به منزله باغ پر گلی هستی که دلدادگان را از تونتیجه ای نیست. گل بیدمشک : اگر می سوزم و خاکستر میشوم گناه از بخت نامساعد من است ترا می بخشم. گل رازیانه : هر چند در کنارم نیستی ولی نگاهت در تنهایی مونس من است. گل ناز : ناز و دلبری جامه ایست که به قامت تو دوخته اند. گل یاسمن : دستی است که دامن دلدار می گیرد و زبانی است که تمنا میکند. گل یاس : از من نخواه که جز راستی سخن گویم من شیفته تو هستم. گل چای : بختم بیدار و طالعم میمون است. گل هرزه : حساس و موشکافم و بر عشق گذشته حسرت می خورم. گل حنا : بیشتر از این دیگر فریب تو را نمی خورم. گل شیپوری : به تو اطمینان میدهم که جنجال حسودان در عشق ما اثری نخواهد داشت. گل مروارید : این آواز حزین دلداده ایست که برای آخرین بار سخن می گوید. گل سوری : عزیزم با من مهربانتر از گذشته باش. گل عباسی : تو مایه امید و سرچشمه آرزوهای منی. گل شمعدانی : عشق لازمه زندگی است و بدون عشق نمیتوان زنده بود. گل نرگس : خود را این همه سزاوار عتاب نمی بینم دلم از نامهربانی های تو به ستوه آمده است [ پنج شنبه 89/11/7 ] [ 12:49 عصر ] [ حمیدرضا ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |